یکی از هیجان انگیزترین چیز ها، انتشار یک بهروزرسانی الگوریتم گوگل است. این داستان دراماتیک معمولاً با گپ زدن بین متخصصان سئو در مورد نوسانات رتبهبندی، اعلام پیامی از طرف Google و یک غوغای جمعی از جامعه جستجو آغاز میشود، و پس از آن به گشت و گذار در عمق دادهها و گفتگوی مشترک در مورد اینکه چرا گوگل دوباره الگوریتم جستجو را متزلزل کرده است، منجر می گردد. با این وجود، همین اطلاعات و گفتگو ها به ما اجازه میدهد سالها بعد فکر کنیم و بررسی کنیم که چرا این بهروزرسانی الگوریتمی اتفاق افتاده است. آمدنش را دیدیم؟ چگونه سئو را تغییر داد؟ و آیا زمینه را برای بهروزرسانیهای الگوریتم های آینده فراهم کرد؟ در ادامه قصد داریم به معرفی الگوریتم Vince گوگل بپردازیم و با هم پاسخ سؤالات بالا را پیدا کنیم.
بهروزرسانی گوگل وینس چه بود؟
بهروزرسانی Vince در 18 ژانویه 2009 ظاهر شد. نام آن از یک مهندس گوگل به این نام گرفته شد تا تلاش های او در این تغییر الگوریتمی تحسین شود. چیزی که رئیس تیم وب اسپم گوگل، مت کاتز، به عنوان یک «تغییر ساده» معرفی کرد. برخی ممکن است در مورد نوع تغییر الگوریتمی رسمی بحث کنند، اما یک “تغییر ساده” که باعث ایجاد موجی به این بزرگی در جامعه سئو می شود، باید به عنوان یکی از پیچیده ترین بهروزرسانی های اصلی گوگل در نظر گرفته شود.
به بیان ساده، بهروزرسانی Vince یک تغییر سریع و قابلتوجه در سطح گسترده بود که کلمات کلیدی رقابتی را تحت تأثیر قرار داد. اثرات این الگوریتم شدیدا به نفع رتبه های اول و برند های بزرگ تمام شد. به این ترتیب، حق سایتهایی که اعتبار چندانی نداشتند، سایتهای وابسته و آن هایی که صرفاً از طریق استراتژی های سئو به این رتبه ها دست پیدا کرده بودند ضایع شد.
تا به امروز، این سوال در جوامع سئو مطرح است که آیا گوگل به این برندهای بزرگ بدهکار بوده است؟ آیا این الگوریتم به «اعتماد» و «کیفیت» اهمیت می داد یا صرفاً به تسلط بازاریابان به صفحه نخست نتایج؟
چرا گوگل وینس را ایجاد کرد؟
اغلب، پیش از اینکه یک تغییر الگوریتمی در مقیاس بزرگ به طور کامل منتشر شود، ما میبینیم که نشانهها یا نکات ظریفی از سمت گوگل به صورت اطلاعیه ها و بیانیه های مختلف ارائه می گردد. اما این بار، گوگل در مورد وینس، از نظر فنی به ما هشداری نداد. شاید باید کمی بیشتر به صحبت های اریک اشمیت که در آن زمان مدیرعامل وقت گوگل بود توجه می کردیم.
«اینترنت به سرعت در حال تبدیل شدن به «حوضچهای» است که اطلاعات نادرست در آن رشد میکند.»
“برندها راه حل هستند، نه مشکل.”
“برندها روشی هستند که شما به کمک آن حوضچه اینترنت را تمیز میکنید.”
«برندسازی ممکن است یک عنصر ضروری باشد که به مردم کمک میکند تا در جهان حرکت کنند. در واقع، آنقدر برای وجود انسان اساسی است که از بین نمی رود و باید یک جزء ژنتیکی در بدن داشته باشد.»
اگر صادقانه بگوییم، این یکی از معدود دفعاتی است که گوگل مستقیم سر اصل مطلب رفت و به دنیا گفت که واقعاً چه احساسی دارند و این که احتمالاً قرار است چه کاری انجام دهند.
راه اندازی الگوریتم Vince گوگل
در اواخر ژانویه سال 2009، به صورت ناگهانی برندهای بزرگ به سرعت برای کلمات کلیدی پر جستجو در سطح وسیع و با حجم بالا ظاهر شدند. به خاطر داشته باشید که SERP ها همیشه در جریان بوده اند (به عنوان مثال، معرفی نتایج جهانی در سال 2007 و غیره). اما به راحتی میتوان فهمید که تغییرات بزرگی در نتایج جستجو وجود داشته است.
صحبت در مورد تغییرات مشاهده شده در 20 فوریه در تاپیک های WebmasterWorld ظاهر شد. یکی از کاربران اشاره کرد که برندهای بزرگ و دامنه های .gov با نرخی بسیار بالاتر از آنچه قبلا دیده شده بود در صفحه نخست نتایج حضور داشتند. زمانی که بری شوارتز متوجه موضوع شد و آن را به منصه ظهور رساند، این موضوع مانند یک موج همه فروم های آنلاین را فرا گرفت. این موج رو به رشد، زمانی که آقایAaron Wall یک پست تحلیلی عالی از نحوه کار Vince منتشر کرد به اوج خود رسید. این پست که در آن زمان مورد ستایش بسیاری قرار گرفت، الگوریتم Vince گوگل را به صورت جزئی و با اعداد و ارقام دقیق توضیح می داد.
در حالی که دنیای سئو در حال تحول بود، کاتز از گوگل به عنوان مهمان در یکی از ویدیوهای Google Webmasters حضور پیدا کرد. از او پرسیدند که آیا گوگل در رتبه بندی ها، برای برندها وزن بیشتری قائل است؟ او نیز در پاسخ گفت که این بهروزرسانی صرفاً لطفی نیست که به برندهای بزرگ شده، بلکه بیشتر تغییری در ارائه خدمات به سایتهایی است که دارای تخصص، اعتبار و اعتماد هستند. همان چیزی که بعدا به Google E-A-T تبدیل شد و الگوریتم پاندا و بسیاری دیگر از الگوریتم های بعدی گوگل را پایه گذاری کرد.
تأثیرات معرفی الگوریتم Vince گوگل
صفحات نتایج بدون شک تغییر کرده بودند. همانطور که در پست آقای وال مشخص شد، با انتشار الگوریتم وینس، برندها به پیشرو های کوئری ها و کلمات کلیدی در صنایعی نظیر مدارک تحصیلی آنلاین، بیمه سلامت و بیمه خودرو، فروشگاه های اینترنتی کوچک، سایت های سلامت و رژیم غذایی و … که مدتها تحت تسلط بازاریابان بودند تبدیل شدند.
مدیران وبسایتها با دیدن این داده ها اعتراض کردند و جامعه سئو را به غوغا انداختند. آنها معتقد بودند که این اقدام گوگل «غیر منصفانه» است و از این می ترسیدند که چگونه می خواهند با کسانی که بودجه زیادی برای استفاده از منابع سئو دارند و جایگاه خود را در صفحه اول تثبیت می کنند رقابت کنند.
چرا گوگل Vince را منتشر کرد؟
پس با وجود این همه اعتراض و مشکل، آیا گوگل به برندهای بزرگ بدهکار بوده است؟ نه واقعا این طور نیست. با نگاهی به پیشرفت الگوریتم گوگل در طول زمان، بهروزرسانی Vince مانند چرخ دنده ای در ساختار اصلی این موتور جستجو به نظر میرسد و همان سه گانه معروف تخصص، اعتبار و اعتماد را ارزشگذاری میکند.
اوایل دهه 2000 دوران اوج برای بازاریابان، اسپمر ها و سئوی سیاه بود. تمام به روزرسانی های گوگل، من جمله همین بهروزرسانی همراه با الگوریتم های PageRank، Big Daddy، Jagger و بسیاری دیگر به Google کمک کردند تا با این اوضاع مقابله کند. در نهایت، این مبارزه به ایجاد ملاک جدید منجر شد: برندینگ.
برند ها از اعتبار برخوردارند و دیگر از روش های نامتعارف برای کسب رتبه استفاده نمی کنند. برند چیزی فراتر از یک وب سایت است. یک نام تجاری که به طور طبیعی به سایت پیوند می خورد و به آن اعتبار می دهد. بسیاری از این برندها به طور گسترده در اخبار و رسانه های معتبر شناخته می شوند. آن ها انبوهی از حجم جستجوها را دریافت می کنند و ضمن داشتن نرخ کلیک بالا، بانس ریت پایینی دارند. به این ترتیب، یک نام تجاری آنلاین نهایتا از طریق شبکه های اجتماعی، اخبار و هر چیزی در اینترنت چیز به سیگنال های اعتماد مورد نیاز برای رتبه بندی در صفحه اول کمک می کند.
در حالی که بسیاری عجولانه تصمیم گرفتند و گوگل را با ایده های توطئه آمیز متهم کردند یا مدعی شدند که اکنون وزن بیشتری به سن دامنه ها داده می شود (یعنی هر چه یک سایت قدیمی تر باشد رتبه بهتری دریافت می کند)، حقیقت این بود که حالا دیگر فاکتورهای رتبه بندی الگوریتمی وجود داشت، مثلا اینکه آیا دامنه مورد نظر به یک نماد محبوب و عمومی گره خورده است؟
به علاوه اگر واقعا الگوریتم Vince یک قرارداد مخفیانه میان گوگل و برند های بزرگ بود، برای گوگل بهتر نمیشد اگر برند های بزرگ تر را در رتبه های پایین تر قرار می داد تا بتواند از فروش خدمات AdWords درآمد بیشتری کسب کند؟
میراث SEO از بهروزرسانی Vince
به نظر میرسد که الگوریتم Vince مانند بخشی از یک پازل بزرگتر، در کنار سایر بهروزرسانیهای Google منشر شد تا به چیز مهمی تر دست بیابد. بهروزرسانیهای اوایل قرن مانند فلوریدا (2003) که به بهبود اسپمر ها در صفحه کمک کرد و Jagger (2005) که پیشنمایشی برای Vince و شروع سیگنالهای کیفیتی بود را در نظر بگیرید. در ادامه، پس از انتشار وینس میتوانیم ببینیم که زمینه برای بهروزرسانیهای کیفیت و اعتبار ایجاد شد؛ مثلا الگوریتم پاندا (2011) و پنگوئن (2012) که در آن Google که تقریباً سئوی سیاه را شکست داده بود، توانست سایتهای غیربرند را از فیلتر هایی بگذراند و آن ها را از سایت های بیکیفیت متمایز کند. شما حتی می توانید پیشرفت را تا بهروزرسانی مرغ مگس خوار (2013) مشاهده کنید چرا که این بهروزرسانی به ارتباط معنایی و درک بهتر عبارات کلیدی مربوط می شود.
جمع بندی و نکات پایانی
در ابتدا برای بسیاری از ما آسان بود که وینس را نفرین کنیم زیرا فکر می کردیم گوگل به کسب و کار های کوچک تر پشت کرده است. در همین حال، ما سئوکاران برندهای بزرگ را تصور میکردیم که بر روی صندلیهای راحتی خود به عقب تکیه میدهند و نون راحتی کارشان را می خورند؛ اما شاید واقعا سزاوار آن بودند. این «برندها» در طول زمان و بر پایه تخصص، اعتبار و اعتماد ساخته شدند. با شیوه های درست لینک سازی می کردند و به دنبال ارزان ترین و راحت ترین حقه های بازار نبودند.
الگوریتم Vince گوگل ما را مجبور کرد که به کسب و کار ها خارج از وبسایت فکر کنیم و سعی نکنیم سایت خود را به یک ماشین رتبهبندی تبدیل کنیم. در عوض بیشتر به سمت یک فضای اینترنتی آرمانی و دور از دوز و کلک رفتیم که در آن تجربیات آنلاین از طریق رسانههای اجتماعی، اخبار و محتوای باکیفیت به اشتراک گذاشته می شوند و همه چیز بر پایه رضایت کاربران و رعایت اصول موتور جستجو است. بنابراین، امروزه دیگر سئو کردن یک وب سایت همه چیز نیست، بلکه نحوه ارائه یک تجربه دیجیتال درست است!